بیننده
آنچه که روزانه می بینم
www.flickr.com
Monday, June 25, 2007
اولین سفر به اوتاوا_1
Sunday, June 24, 2007
مونترال، دومين روز تابستان، دما 18 درجه سانتيگراد!

تکذیبه
با توجه به اينکه چند روز پیش يک نوشته در مورد جنجال دست دادن خاتمی با چند زن در ايتالیا نوشتم، اخلاقاً وظیفه دارم که به چند نوشته که از طریق بالاترين دیدم و دلايلی خوب برای ساختگی بودن فيلم دارند هم لينک بدهم!

يکی اين و ديگری اين.
Friday, June 22, 2007
اخيراً اين قدر نخنديده بودم!
چند وقت پيش از يکی از راديوهایی که در دانشگاه بصورت آن لاين گوش می کنم تبليغ گروهی به نام محور شرارت را شنيدم که در آمريکا برنامه کمدی اجرا می کنند. گروهی متشکل از يک ايرانی، يک فلسطينی و يک مصری.

امروز سری به يوتوب زدم و تعداد از ویدئو های آن ها را نگاه کردم. واقعاً کارشان جالب است و خنده دار. همزمان، داشتم چایی می خوردم که نزديک بود خفه شوم چون در اثر خنده، چایی در حلقم شکست. فکر کنم ميزهای کناری شک کردند که دیوانه شده ام! خنده و سرفه با هم!

به هر حال اگر کاری از آنها نديده ايد، مطمئنم که از کار آنها لذت خواهيد برد! شايد جالب ترين آن برايم، اين يکی باشد که مز جبرانی به توصيف ايرانی ها می پردازد!
Thursday, June 21, 2007
مشکل فرهنگی
آقا جان، بعد از بیش از 2 سال زندگی در کانادا، هنوز با يکی از عادات خود مشکل دارم. مشکل نه از اين نظر که سعی دارم آن را ترک کنم که اتفاقاً چون آن را درست می دانم دوست ندارم آن را کنار بگذارم ولی عادتی است که بعضی اوقات باعث تبديل شدنم به گاو پيشانی سفيد شده است!

از کوچکی عادت کرده ام که وقتی بزرگتری وارد مجلس می شود، به احترام او از جا بلند شوم و با او دست بدهم. اين را قسمتی از ادای احترام به فرد مقابل محسوب می کنم که اتفاقاً بر خلاف خيلی از عادات ما ايرانی ها (مثل تعارف، ...) آن را از نکات مثبت رفتاری می دانم. ولی چندين بار در کانادا به دليل همين کار، کمی تا حدودی سنگ روی یخ شده ام!

اولين آن مربوط به اوايلی می شود که به اينجا آمده بودم و در اولين جلسه کلاسم در دانشگاه، وقتی استاد وارد کلاس شد بر حسب عادت ايران، از جا بلند شدم. در واقع تنها کسی بودم که اين کار را کرد و وسط هوا و زمين مانده بودم که چه کار کنم که جا به جا کردن صندلی را دليل بلند شدنم نشان دادم و نشستم. هفته پيش هم که به يک مهمانی کاری دعوت شده بودم، وقتی پدر صاحبخانه وارد اتاق شد، من و دوست ايرانيم تنها کسانی بودیم که برای ادای احترام از جا خيز برداشتيم ولی فرد مزبور حتی برای دست دادن هم به سمت ما نيامد!

عمل خودم را اشتباه نمی دانم و اتفاقاً برايم سخت است که آن را ترک کنم ولی ظاهراً می گويند که خواهی نشوی رسوا...
Monday, June 18, 2007
تخلیه چاه زلزله تهران!
اخبار زلزله امروز قم را که می خواندم به اين سخن دبير ستاد حوادث غيرمترقبه كشور در خبرگزاری فارس رسيدم که به نظرم در نوع خودش جالب است. نمی دانم چرا شکل جمله بندی آن مرا به ياد چاه فاضلاب انداخت! و در عجبم که اين مقام مسؤول چگونه به اين سرعت به رابطه گسل ايجاد کننده اين زلزله با گسل های اصلی تهران پی برد.

دادن آرامش به مردم در پی چنين حوادثی از اهم واجبات است چرا که بعضاً مشاهده می شود که پيامدهای آنها گاه بیش از حادثه اصلی قربانی می گيرد ولی به نظرم بجا است که به جای بيان سخنان عوام گونه ای همچون اين، کمی علمی تر به قضيه نگريسته شود! پتانسيل تخريبگر گسل های مناطق مسکونی ايران، چاه دستشویی نيست که وقتی خالی شد، تا پر شدن مجدد آنها، آسوده خاطر باشیم که حادثه ای رخ نمی دهد! بايد ريشه ای تر به قضيه نگاه شود.

تا زمانی که ترس ما از هر زلزله، به چند روز و چند ماه بعد از آن محدود شود و اين ترس، تغیيری در فرهنگ ساخت و ساز ما ايجاد نکند، خطر همچنان باقی است و گفتن سخنان اين چنينی، سر را در زير برف کردن است!راه چاره بايد يافت!

پی نوشت: در همين رابطه، نگاهی به اين لينک بیاندازيد.
Tuesday, June 12, 2007
کلاه شرعی
با توجه به حل شدن تمامی مشکلات کشور و در راستای اینکه تنها مساله باقی مانده همانا دست دادن سيد محمد خاتمی با چند زن در ايتاليا است، متن توضيحات دفتر او (موسسه بین المللی گفتگوی تمدن ها) را بخوانيد و اگر چيزی از آن متوجه شديد، به من هم بگوييد.

"در حرمت لمس بدن نامحرم بدون ستر و مانع تردیدی نیست و نیز در اینکه در شرع انور حرمت و وجوب اوّلی به عنوان ثانوی تا بقاء عنوان می تواند مرتفع شود تردید نباید کرد. ولی آنچه با تصویر پردازی مشکوک، با غرض یا هر انگیزه دیگر، نشر یافته تا مصافحه آقای خاتمی را با اجنبیه القاء کند عملی خلاف شرع و اخلاق است که تکذیب می شود."

ترجمه ساده: آقای خاتمی بدون منظور، کاری کرده که از نظر شرع گناه است ولی شما هم بی کار هستید که گير داده ايد؟ !
ريیس جمهوری مست!
ظاهراً حرمت مقام رياست جمهوری نه تنها در ایران که در بسیاری از کشورهای دنيا شکسته شده است. مشت نمونه خروار است: نگاهی به همين چند مورد فعلی بيندازيد و آنها را با اسلافشان مقايسه کنيد (از نظر شخصيتی). احمدی نژاد، جرج بوش و تازه ترين مورد، نيکولاس سارکزی ريیس جمهوری فرانسه!

نگاهی به ويدئو کنفرانس خبری او در حاشیه نشست جی 8 در آلمان بيندازيد! طرف مست و با تاخير آمده تا به سوألات خبرنگاران جواب دهد! ياد ژاک شيراک عصا قورت داده بخير!!
Friday, June 8, 2007
حذف یک لینک
از سانسور متنفرم و بدم مي آيد از اينکه مجبور شوم لينک يا مطلبی را که قبلاً در وبلگم گذشته ام حذف کنم . ولی با توجه به رفتار چند ماه اخير حسين درخشان، دیگر نمی توانم اعتباری برای خودش و نوشته هايش قائل باشم. چون تلاش می کند که هويت ایرانیانی را که به دلايل امينيتی مايل به آشکار شدن اسمشان نيستند را افشا کند و آسمان و ريسمان می بافد تا اعمال نامشروع جمهوری اسلامی را موجه جلوه دهد و نام آن را هم، وظیفه شهروندی می نامد!! اگر فرصتی شد، نظرم را در مورد نوشته اخيرش در مورد آيت الله خمينی را اينجا ذکر می کنم.

در فکرم که اگر حسين درخشان از ايرانی بودنش بخاطر آيت الله خمينی اين چنين خرسند است، چرا تابعيت کانادایی خود را لغو نمی کند تا با افتخاری که حکومت جمهوری اسلامی برای تمامی شهروندانش به وجود آورده است با گذرنامه ايرانی خود در صف دريافت رواديد سفر منتظر بماند؟! شايد جديداً می شود که دولا دولا شترسواری کرد!

با وجودی که خواننده نوشته هايش خواهم بود ولی لينک او را از فهرست لينک هايم برمی دارم. عزت زياد!
Thursday, June 7, 2007
دو زن زندانی
خاطرات ژيلا بنی يعقوب در زندان را در روزهایی می خوانم که خبر زندانی شدن پاريس هيلتون در رسانه های آمريکا منتشر شده است. داشتم فکر می کردم که چه اندازه تفاوت در برخورد با شهروندان، در دو کشور می تواند وجود داشته باشد!

ژيلا بنی يعقوب می گويد که زندانيان زن به آب آشاميدنی دسترسی نداشته اند، در نيمه های شب بازجویی می شده اند و از هواخوری هم خبری نبوده است! از اين طرف هر روز می بينی که در اخبار اینجا، حوادث مربوط به زندانی بودن هيلتون منتشر می شود که امروز فلان کار را کرد و بهمان کار را! به او پيشنهاد شد که در ازای پرداخت پول به زندانی برود که امکانات رفاهی بهتری دارد و ...!


و جالب اینجاست که اولی روزنامه نگاری است که در ايران به دليل شرکت در تجمعی اعتراضی بازداشت شده و دومی بازیگر سینما که به دليل رانندگی بدون گواهينامه دستگير شده است! پس مرگ بر جامعه کاپيتاليستی که حقوق شهروندانش را پايمال می کند و زنده باد عدالت اسلامی!
Friday, June 1, 2007
مونترال، از فراز تپه مونت رویال

هوای بهاری
چند روزی است که هوای مونترال بسيار شبيه هوای شمال ايران شده است؛ حرارت 16 تا 18 درجه با رطوبت 90 تا 94 درصد و ابری.

خوشبختانه به دليل خنک بودن هوا، اين رطوبت آزاردهنده نيست! کاش نصف سال هوا به اين خوبی باقی می ماند!